داستان انگیزشی شماره 4

داستان انگیزشی شماره 4 / ویکی ووک

خداوند در خلق هیچکدام از مخلوقاتش کوتاهی نکرده است، وقتی به طبیعت و به زیبایی های آن نگاه میکنید فقط به قدرت و عظمت خدا پی میبرید. همه ما مخلوق او هستیم فارق از هر پست و مقامی که داریم لایق احترام هستیم، لایق دوست داشته شدن و توجه، داستان انگیزشی شماره 4 درباره توجه به هم نوعان مان است، افرادی که شاید بخاطر پست و مقامی که دارند زیاد مورد توجه قرار نمیگیرند، درصورتی که مهم هستند. در ادامه متن چهارمین داستان را باهم میخوانیم.


 حدیث روز

ما شَیعَ رَسُولُ اللهِ (ص) تَلاتَهَ أیّامٍ مُتَوالِیَهٍ حَتّی فارَقَ الدُّنیا وَ لَو شاءَ لَشَبِعَ وَ لکِنَّهُ کانَ یِؤثِرُ عَلی نَفسِهِ

رسول خدا (ص) تا زمانیکه از دنیا رحلت فرمود هرگز سه روز پیاپی سیر غذا نخورد و اگر میخواست میتوانست سیر شود اما دیگران را برخود مقدم می داشت


متن داستان انگیزشی شماره 4

 

داستان انگیزشی شماره 4 / ویکی ووک

 

در امتحان پایان ترم دانشکده پرستاری، به راحتی به تمام سوالات جواب می دادم، که ناگهان به آخرین سوال رسیدم و با دیدن آن جا خوردم، نوشته بود، نام کوچک خانم نظافتچی دانشکده چیست؟ سوال بنظرم خنده دار می آمد. در طول چهار سال گذشته، من چندین چند بار این خانم را دیده بودم، ولی هیچ وقت با او برخوردی نداشتم سلامی نکردم و نمیدانستم نام او چه بود؟!!!


شاید دوست داشته باشید

وکاپلا گروه آوازی تهران وکاپلا یا همان گروه آوازی تهران چیست؟

وکاپلا یا همان گروه آوازی تهران یک گروه کر آکاپلا است که فعالیت خود را به سرپرستی…


کاغذ امتحان را تحویل دادم در حالی که آخرین سوال امتحان بی جواب مانده بود، پیش از پایان جلسه، یکی از دانشجویان با خنده پرسید: استاد، منظور شما از طرح این سوال عجیب چیست؟

استاد با آرامش جواب داد: در آینده، شما افراد زیادی را خواهید دیدو همه ی آنها شایسته توجه شما هستند، آن ها را بشناسید و به آنها محبت کنید، حتی اگر این محبت فقط یک لبخند یا یک سلام دادن ساده باشید.

خدا همیشه با ماست ❤️

به امید فردایی روشن 🙂

میتوانید این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *