داستان انگیزشی شماره 36 – فضل خدا

داستان انگیزشی شماره 36 - فضل خدا / ویکی ووک

برای همه ما دست کم یک بار پیش آمده است که از خدا خواستیم که گره‌ای که به زندگی‌مان افتاده است را باز کند اما هربار زندگی برامون سخت‌تر میشه و اتفاقات بیشتری برایمان می افتد. در داستان انگیزشی شماره 36 یکی از داستان های زیبا و واقعی را می خوانیم که نشان می دهد که باید در زندگی فقط به خدا اطمینان داشت و خدا، شما را دعوت می‌کنم که در ادامه این داستان زیبا را بخوانید.


حدیث روز

امام صادق (ع) :
خَمسُ خِصالٍ مَن لَم تَکُن فیهِ خَصلَهٌ مِنها فَلَیسَ فیهِ کَثیرُ مُستَمتِعٍ، أوَّلُهَا : الوَفاءُ، وَالثّانِیَهُ : التَّدبیرُ، وَالثّالِثَهُ : الحَیاءُ، وَالرّابِعَهُ : حُسنُ الخُلُقِ، وَالخامِسَهُ ـ وهِیَ تَجمَعُ هذِهِ الخصِالَ ـ : الحُرِّیَّهُ؛

پنج خصلت است که هر کس یکى از آنها در او نباشد، چندان قابل بهره‏ مندى نیست:  نخست، وفادارى؛ دوم، عاقبت اندیشى؛ سوم، حیا؛ چهارم، خوش‏خُلقى؛  پنجم، آزادگى؛ و این [ آخَرى ]، جامع همه این پنج صفت است.


متن داستان انگیزشی شماره 36

فضل خدا

 

داستان انگیزشی شماره 36 - فضل خدا / ویکی ووک

 

پیرمردی تهیدست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی فراهم می‌کرد. یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباسش ریخت و پیرمرد گوشه‌های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه برمی گشت با پروردگار از مشکلات خو سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می‌طلبید و تکرار می کرد:

ای گشاینده گره‌های ناگشوده عنایتی فرما و گره‌ای از زندگی ما بگشای.


شاید دوست داشته باشید

کنجد و خواص آن / ویکی ووککنجد و خواص آن

کنجد دارای خواص بینظری برای بدن مخصوصا پوست و مو دارد. آنتی اکسیدان های موجود کنجد با پیری مقابله می کند و اسیدهای چرب امگای موجود در آن به…


پیرمرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می‌کرد و می‌رفت، یکباره ی گره از گره‌های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. خیلی ناراحت شد و به خدا گفت:

من تورا کی گفتم ای یار عزیز

که این گره بشای و گندم بریز

آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت دیگر چه بود

پیرمرد نشست تا گندم‌ها را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی کیسه ای از سکه های طلا ریخته است. پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.

در مسئولیتی که برعهده دارید تا پایان تلاش کنید و هنگامی که برخی کارها، به رغم تلاش شما ثمره‌ای نداد، به خداوند توکل نمایید و برای گشایش کارها، از درگاهش طلب یاری کنید او پروردگاری مهربان است.

تو مبین اندر درختی یا به چاه

تو مرا بین که منم مفتاح راه

خدا همیشه با ماست ❤️

به امید فردایی روشن 🙂

میتوانید این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *