در پست های قبل داستان کوتاه انگلیسی همچون خرگوش و لاک پشت، جوجه اردک زشت و جک و لوبیا سحر آمیز را خواندیم امروز داستان انگلیسی خفاش ترسو را می خوانیم که خفاشی است که از ترس به سمت که بنفعش است می رود که درنهایت رسوا می شود. این داستان بصورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری […]
داستان های اخلاقی
داستان انگیزشی شماره 43 – طریقهی صحبت کردن
طریقهی صحبت کردن با بقیه ی بسیار مهم است خیلی وقت ها شده است که یک چیزی به کسی گفته ایم و او را ناراحت کردهایم اما شاید اگر کمی لحن صحبت کردنمان را تغییر میدادیم نتیجهی بهتری میگرفتیم. در داستان انگیزشی شماره 43 می خواهیم داستانی را بخوانیم که دو دوست با تغییر لحن […]
داستان انگیزشی شماره 5
خداروشکر روزها یکی پس از دیگری دارد میگذرد و به پنجمین شماره داستان های انگیزشی رسیدیم، در این جهان هستی که زندگی میکنیم همه به هم وابسته هستیم، و شاید مشکلی که همسایه مارو تهدید میکند در آینده مارا تهدید کند، پس بنظر می رسد بهتر است اگر میتوانیم و کمکی از دستمان برمیاد، برای […]
داستان انگلیسی شیر عاشق
ما در پست های قبل با برخی از داستان های اخلاقی مانند مورچه و ملخ، خورشید و باد شمالی، کلاغ و کوزه را خواندیم. امروز داستان انگلیسی شیر عاشق ، را که یک داستان اخلاقی است میخوانیم، این داستان دربارهی شیری است که عاشق دختری میشود و برای او هرکاری میکند اما در نهایت اقتدارش […]
داستان انگلیسی چکاوک و جوجه هایش
ما در پست های قبل با برخی از داستان های اخلاقی مانند مورچه و ملخ، خورشید و باد شمالی، کلاغ و کوزه را خواندیم. امروز داستان انگلیسی چکاوک و جوجه هایش ، را که یک داستان اخلاقی است میخوانیم، این داستان درباره مزرعه داری است که چشم امیدش به همسایه هایش است که با کمک […]
داستان انگیزشی شماره 38 – ایمان
سلام به دوستان عزیز امیدوارم از داستان های انگیزشی بخش های قبل لذت برده باشید و علاوه بر آن از آنها درس هایی گرفته باشید. امروز داستان انگیزشی شماره 38 را باهم میخوانیم. داستان بازرگانی که همه اموال و دارایی اش را از دست داد اما ایمانش را از دست نداد. در ادامه این داستان […]
داستان انگیزشی شماره 60 – این نیز بگذرد
زندگی پر از فراز و نشیب است در این دنیای گذرا نباید بیش از حد به خوشی ها دل بست و نه زیاد ناراحت و اندوهگین شد برای غم ها چون همهی این ها میگذرد. امروز داستان انگیزشی شماره 60 را باهم میخوانیم این داستان دربارهی جملهی زیبا یکی از حکیمان شهر است که در […]
داستان انگیزشی شماره 80 – آفتاب مهربان
همیشه نمی توان با خشم و تکبر زندگی کرد گاهی اوقات نیاز است که مهربان بود، با مهربانی با بقیه رفتار کرد. زندگی با خشم و تکبر غیر از اینکه برای شما تباهی داشته باشد، اتفاقی دیگه ای را رقم نخواهد زد، لطفا مهربان باشید که …
داستان انگیزشی شماره 112 – تاکید بر هدف مشخص
استفاده است جملات خیلی مهم است نحوهی بکار بردن جملات خیلی مهم است وقتی یک هدف دارید و آرزو دیگه انتخاب کردن گزینه های دیگه کاملا اشتباست، این جمله را هیچ وقت فراموش نکنید: “یا من به این هدف میرسم، یا من باید به این هدف بریم”، امروز داستان انگیزشی شماره 112 را باهم میخوانیم […]
داستان انگیزشی شماره 111 – سیرک
سلام به همهی همراهان عزیز امروز داستان انگیزشی شماره 111 را با هم میخوانیم داستان بسیار عالی و زیبا از مردی شریف، دعوت میکنم تا حتما این داستان زیبا را باهم بخوانیم. حدیث روز حدیث قدسی یا أحمَدُ، لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ العِبادَهِ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمْتِ والصَّوْمِ، فَمَن صامَ ولَمْ یَحْفَظْ لِسانَهُ کانَ کَمَن قامَ […]