در پست های قبل در بخش لغات کرمانجی با معنای چند لغت آشنا شدیم حال میخواهیم با لغات جدیدتری در این گویش محلی آشنا شویم که بتوانیم با آن جمله ها و ضرب المثل های آموزنده ی آن را بخوانیم و استفاده کنیم.
معنی لغات کرمانجی : آش
معادل فارسی : آسیاب را گویند
معادل انگلیسی : mill
آسیاب را می گویند،آسیاب به این صورت بود که دو سنگ مخصوص از معادن بنام ماش برنج آورده و پهن و دایره ای شکل می تراشیدند و در روی آنها شیارهای باریکی حفر میکردند و بر روی هم قرارا میدادند و بوسیله ی سوراخی در وسط آنها قرار داشت نخود و برنج و دیگر محصولات را درون آنها میریختند و به وسیله ی میله ای چوبی که باعث حرکت این سنگها میشد آن محصولات را آرد میکردند.
یک مثل قدیمی است که میگوید :
مرد آن است که در کشاکش غم سنگ زیرین آسیاب باشد.
اما اکنون آسیاب های بادی و آبی برکنار شده و آسیاب های موتوری و برقی آمده است.
کلمه آش در زبان فارسی امروزی به غذایی هم گویند که از گندم و جو رشته بدست می آید.
بکارگیری در جمله کرمانجی : ژَ اِش طِم ، اَو دَوِ نُوَ ناوَ
معنی جمله : من از آسیاب می آیم ، او می گوید نوبت نیست
معنی لغات کرمانجی : ماش
معادل فارسی : همان ماش محصول غذائی است
معادل انگلیسی : Mung bean
ماش یک نوع محصول غذائی است که آمیخته با برنج میخورند.
سنگ ماش برنج که در بالا ذکر شد منظور از سنگ دانه ریز با خال های سفید است. در گذشته که سنگ آسیاب مصنوعی نبود سنگ ماش بهترین نوع آن بود که طبیعی و از معدن های کوهستان بدست می آوردند.
معنی لغات کرمانجی : خِزان
معادل فارسی : بچه را میگویند
معادل انگلیسی : child
بچه را میگویند که میوه هر خانواده است بنا به گفته حضرت علی (ع) “بهترین سود فرزند نیک است”.
بکارگیری در جمله : خِزانِ کوطی ، باوّ خَه ، دِز، دَکَه.
معنی جمله : بچه بد ، پدرش را دزد میکند
معنی لغات کرمانجی : دِزّان
معادل فارسی : جمع دِزّ است به معنی دزد
معادل انگلسی : thief , robber
به معنی دانستن ،دزدها است و با خواندن (ز) به تنهای معنی دانستن هم میدهد.
بکارگیری در جمله : دِزّ نافام ، لَ کادان لِ دَخَه
معنی جمله : دزد نادان به کادان میزند.
برای یادگیری بیشتر این گویش با ما همراه باشید.
به امید فردایی روشن.
کرمانجی : آوّ بر وزن ناوّ / آژنی بر وزن کاسنی
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂