در پست های قبل داستان های خواندیم از قبیل قضاوت عجولانه و معجزه در این پست نیز داستان کوتاه انگلیسی مواظب خودت باش آنجل میخوانیم.این داستان درباره ی ماهی است به اسم آنجل که بدون اجازه پدربزرگ به ماجراجویی تودریا با دوستش میره که حیوانات خطرناک دریایی مختلفی سر راهش سبز میشه. این داستان بصورت کلمه کلمه ترجمه نشده است و معنی داستان متفاوت است کمی و بعلت زیبا شدن داستان از این شیوه استفاده شده است، برای آشنایی با کلمات شما میتوانید کلمات سخت را بهمراه معنی فارسی در پایین داستان یادبگیرید.
متن انگلیسی داستان کوتاه انگلیسی مواظب خودت باش آنجل
Angel! Look out!
Angel and his Grandpa live on the Great Barrier Reef in Australia. Grandpa is tired.
“I’m going to sleep now Angel. Be good, and don’t go past the coral! There are lots of dangerous animals out there.”
“Hi Angel, what are you doing?”
“I’m bored. Grandpa is asleep.”
“Do you want to come and play?”
“Yes, let’s go!”
“Look Turtle! A ball!”
“Look out! That isn’t a ball! It’s a dangerous octopus! Swim!”
“Angel! Look out! There’s a dangerous fish behind you! Angel, you must be careful here. You’ve got to stay with me!”
“I’m sorry Turtle. Look! I’ve got a present for you.”
“Aargh! This is a dangerous cone shell! Drop it quickly, Angel!”
“I’m tired, Turtle. Can we rest here?”
“Don’t sit here, Angel! There’s a dangerous sea snake! Quick! Swim!”
“Where we are?”
“I don’t know. I think we’re lost. Look out Angel! That’s a box jellyfish! Swim!”
“Look out Turtle! A dangerous animal is behind you!”
“That’s not a dangerous animal. It’s Doug, he’s my friend.”
“Hello Doug, we’re lost. Can you help us?”
“Yes, I can help you. I’ll take you home.”
“Hello Angel.”
“Hello Grandpa.”
“Oh, you’ve been a very good fish, Angel. Here’s a present for you.”
“Thanks, Grandpa!”
متن فارسی داستان کوتاه انگلیسی مواظب خودت باش آنجل
مواظب خودت باش آنجل
روزی روزگاری آنجل و پدربزرگش در اقیانوس بزرگی در استرالیا زندگی میکردند، پدر بزرگ خسته بود.
پدربزرگ:” آنجل من میخوام بخوابم، بچهی خوبی باش و از خونه هم بیرون نرو، اون بیرون پر از حیوانات خطرناک هستند.”
همانطور که آنجل با توجه به حرف پدربزرگش بیحرکت واستاده بود. دوستش لاکپشت اومد پیشش و گفت.
“سلام آنجل، چکار میکنی؟”
آنجل جواب داد:” خیلی حوصلهام سر رفته و پدر بزرگمم خوابه.”
لاکپشت گفت:” میخوای ریم بیرون و بازی کنیم؟”
آنجل با خوشحالی جواب داد آره بیا بریم.
همانطور که لاکپشت و آنجل داشتن تو اقیانوس به گردش و بازی میکردند یکهو آنجل گفت:
“لاکپشت نگاه کن، یک توپ او نجاست.”
لاکپشت گفت” مواظب باش!!! اون یک توپ نیست که اون یک اختاپوس خطرناکه فرار کن.”
بعد از فرار کردن کمی واستادند و دوباره به راه خودشون ادامه دادن که ناگهان لاکپشت گفت:
“آنجل!! مواظب باش، یک ماهی خطرناک پشتتِ”
اون ها فرار کردند و لاک پشت به آنجل گفت:” آنجل، تو باید خیلی مراقب باشی اینجا، و باید پیش من بمونی!”
آنجل گفت: ” ببخشید لاکپشت، نگاه کن من برات یک کادو دارم”
لاکپشت گفت:” آه،،، اینیک صدف مخروطی خطرناکه، سریع بندازش آنجل”
آنجل گفت:” لاکپشت من خیلی خسته شدم میشه اینجا استراحت کنیم”
لاکپشت گفت” اونجا نشین، اون یک مار دریایی خطرناکه سریع فرار کن.”
بعد از فرار کردن رسیدن به منطقهای و آنجل گفت
” ما کجاییم؟؟؟”
لاکپشت گفت:” نمیدونم فک کنم گم شدیم، نگاه کن آنجل یک عروس دریایی فرار کن”
بعد از فرار کردن دوباره یکهو آنجل گفت به لاکپشت:
“مواظب باش لاکپشت یک حیوان خطرناک پشتتِ،”
لاکپشت با خنده گفت” اوه نه این دوست من داگ هشتش، این حیوان خطرناکی نیست”
لاکپشت گفت:” سلام داگ، ما گم شدیم، میتونی بما کمک کنی؟؟؟”
داگ گفت:” بله که میتونم کمک کنم بزار شما رو میبرم خونتون.”
آنجل رفت خونه و همون موقع پدربزرگش از خواب بیدار شد و گفت:
سلام آنجل
آنجل گفت: سلام پدربزرگ
پدربزرگ گفت:” اوه، تو خیلی ماهی خوبی بودی که بیرون نرفتی بیا اینم یک هدیه خوب برای تو”
اوه ممنونم پدربزرگ
معنی لغات داستان کوتاه انگلیسی مواظب خودت باش آنجل
عبارت انگلیسی | معادل فارسی | مترادف انگلیسی |
coral | مرجان | reef |
dangerous | خطرناک | perilous |
Turtle | لاک پشت | tortoise |
octopus | اختاپوس | devil-fish |
present | پیشکش | gift |
shell | صدف | oyster |
snake | مار | serpent |
jellyfish | عروس دریایی | jellyfish |
cone | مخروط | hopper |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی فایل زیر را دانلود کنید
(برای شنیدن صوت داستان ، فایل پی دی اف را باز کنید و برروی علامت بلندگو دوبار کلیک کنید تا همراه با متن صدای آن را نیز داشته باشید. موفق باشید.)
به امید فردایی روشن.
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂