در پستهای قبل داستان کوتاه انگلیسی همچون خرگوش و لاکپشت، جوجه اردک زشت، جک و لوبیا سحرآمیز، شنل قرمزی، سیندرلا و دیو و دلبر را خواندیم. امروز داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش دوم را میخوانیم این داستان دربارهی کفاشی است که بسیار تنگ دست است و زندگی سختی دارد که اتفاق بسیار جالبی برای او می افتد که زندگیش تغییر میکنه. این داستان بهصورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری به کلمات آخر دقت کنید.
اگر میخواهید بخش قبل داستان را بخوانید به لینک زیر بروید.
داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها
نکته: فایل صوتی داستان بصورت کامل می باشد.
متن انگلیسی داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش دوم
Soon, the shoemaker opened his shop and a customer came in and tried on the shoes. They fit him perfectly. And because they were so well made and fit so well, he paid much more for the shoes than the normal price.
The shoemaker was so happy. He took the money that he got from the sale of the shoes and bought enough leather to make two pairs of shoes and dinner for his wife and himself, They had not eaten for two days.
That night before bed, the shoemaker sat down at his workbench and cut out the leather into two pieces for the two pairs of shoes that he would make in the morning. Then, he went to sleep.
The next morning the shoemaker went to his shop to make the two shoes out of the leather pieces, but when he got to his workbench, two pairs of shoes were already made. They were perfect in every way. The shoemaker could not believe his luck. Someone had done his work for him a second night. 🙂
“Mary, Mary,” the shoemaker called. “Guess what? Someone has made our shoes again!” he shouted.
Mary ran downstairs and started dancing (💃) a little out of sheer happiness as she ran over to see the new shoes. “Oh, that is incredible! I wish I knew who was helping us. I would thank them. I would give them…” Mary stopped. She realized that they had almost nothing to give anyone. “Well, I would at least thank them very much.”
شاید دوست داشته باشید
پروفسور مجید سمیعی متخصصی حاذق و پرتلاش
مجید سمیعی در ۲۹ خردادماه سال ۱۳۱۶ هجری شمسی، در…
متن فارسی داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش دوم
خیلی سریع، کفاش در مغازهاش را باز کرد و تنها کفش را برای فروش گذاشت. مشتری آمد و کفش را امتحان کرد و کفش دقیقا اندازهی پای مشتری بود و بهخاطر زیبایی و راحتی کفش، مرد مشتری بابت کفشها پول بیشتری را پرداخت کرد.
کفاش خیلی خوشحال شد و پولها را برداشت و به بازار رفت تا مقداری چرم برای درست کردن دو تا کفش بخرد و شامی هم برای شب تهیه کند، چون دو روزی بود که غذا نخورده بودند.
آن شب قبل از خواب، مرد کفاش رفت و پشت میز نشست و چرمها رو برید تا صبح زودتر بلند شود و کفشها را درست کند و بعد از آن رفت که بخوابد.
صبح روز بعد وقتی از خواب بیدار شد، به مغازه رفت تا کفشها رو درست کند اما وقتی به میز کار رسید، باز دوباره کفشها آماده شده بود. باز هم کفشها به بهترین شکل ممکن درست شده بودند. مرد بسیار خوشحال شده بود، چون یکی کارهای او را به بهترین شکل ممکن انجام میداد. 🙂
کفاش صدا زد: ” مری، مری، حدس بزن باز چی شده، باز هم یکی کفشها رو برامون درست کرده”
مری با سرعت از پلهها پایین آمد و وقتی کفشهای زیبای آماده شده را دید از فرط خوشحالی زیاد شروع به رقصیدن کرد (💃) و گفت: ” وای این باور نکردنیه، من خیلی دوست دارم بدونم که کیه که به ما کمک میکنه. من میخوام ازش تشکر کنم. من میخوام بهش…” یکدفعه مری حرفش را قطع کرد، او متوجه شد که چیزی ندارند که به کسی بدهند و گفت: “خب بالاخره باید ازش تشکر که کنیم.”
معنی لغات داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش دوم
عبارت انگلیسی | معادل فارسی | مترادف انگلیسی |
customer | مشتری | client |
perfectly | فوقالعاده | superlatively |
workbench | کارگاه | workbench |
Guess | حدس بزن | surmise |
incredible | باور نکردنی | unbelievable |
realized | متوجه شدن | find out |
almost | تقریبا | approximately |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن، داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش دوم فایل زیر را دانلود کنید
دانلود فایل PDF همراه با صوت بخش اول
داستان انگلیسی کفاش و کوتوله ها بخش اول
دانلود فایل PDF همراه با صوت بخش دوم
(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)
به امید فردایی روشن.
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂