فعل make و کالوکیشن های آن

فعل make

در ادامه بحث کالوکیشن collocation به بررسی فعل make می پردازیم.

فعل make  یکی از فعل های مهم و بسیار کاربردی است که غالبا در معنی “ساختن ، درست کردن و باعث شدن” استفاده میشود. بنابراین اگر بخواهیم جمله ای بسازیم که معنی ” ساختن یا بوجود آوردن ” را بخواهد بدهد باید از فعل make  در کنار یک اسم استفاده میشود.

برای شنیدن تلفظ صحیح کالوکیشن ها ، فایل انتهای پست را دانلود کنید

 

فعل make

کالوکیشن های فعل make

عبارت

معنی

make dinner/lunch

شام یا ناهار درست کردن

make a noise

سرو صدا ایجاد کردن

make a mistake

اشتباه کردن، مرتکب اشتباه شدن

make money

پول بدست آوردن

make a difference

فرق ایجاد کردن

make a comparison

مقایسه کردن، مقایسه انجام دادن

make a suggestion

پیشنهاد دادن/کردن

make an offer

پیشنهاد دادن/کردن

make an investment

سرمایه گذاری کردن

make a pact

عهد و پیمان بستن

make use of

استفاده کردن از

make trouble

دردسر ایجاد کردن

make a mess

ریخت و پاش کردن، کثیف کاری کردن

make an effort

تلاش کردن

make an attempt

تلاش کردن

make progress

پیشرفت کردن

make room

فضا ایجاد کردن

make furniture

مبلمان درست کردن

make bed

تختخواب را ردیف و مرتب کردن

make choice

انتخاب کردن

make fun of someone

مسخره کردن کسی

make a reservation

رزرو کردن

make sure

مطمئن شدن

make a discovery

کشف کردن

make a profit

سود کردن (در کسب و کار)

make a loss

ضرر و نقصان دیدن

make a plan

نقشه کشیدن، برنامه ریختن

make a prediction

پیش بینی کردن

make a request

درخواست کردن،تقاضا کردن

make (something) useful

 مفید واقع نمودن (چیزی)

make (something) simple

آسان و ساده کردن چیزی  ((از سختی و پیچیدگی چیزی کاستن)

make remarks

صحبت کردن، عنوان کردن بیانات

make (someone’s) day

کسی را خیلی خوشحال کردن، به شخص خوشی دادن


فعل make

طریقه بکارگیری کالوکیشن ها در جمله

 

I will make some dinner after this show is over.

بعد از اینکه این برنامه تمام بشه من یه کم شام درست میکنم.

Don’t make noise please.

لطفا سروصدا نکنید.

We have made a mistake in our calculations.

ما در محاسباتمون اشتباه کردیم.

Make an effort to do some kind of abdominal exercise.

تلاش کنید بعضی از انواع تمرینات و ورزش های شکمی را انجام دهید.

The teacher said that they were making relatively slow progress.

معلم گفت که اونها داشتند نسبتا به کندی پیشرفت می کردند.

You should make good use of your time.

باید از وقتت خوب استفاده کنی.

Make your choice.

انتخاب کن.

Make room for Mike.He needs a place to sit.

برای مایک جا باز کن، او یه جایی باید بشینه.

Don’t ever make fun of people.

هرگز مردم رو مسخره نکن.

Why didn’t you make your bed?

چرا تختخوابت رو مرتب نکردی؟

Could I make a reservation?

میتونم رزرو کنم؟

I checked to make sure that he was still alive.

اونو چک کردم تا مطمئن بشم که هنوز زنده است.

Seeing Diana again after such a long time really made his day.

دیدن دوباره دیانا بعد از چنین مدت طولانی واقعا اون رو خوشحال کرد.

You can make my day just by telling the truth.

تو میتونی با گفتن حقیقت منو خوشحال کنی.

This answer doesn’t make sense.

این جواب اصلا با عقل جور در نمیاد. (منطقی نیست)


برخی از جمله های مهم فعل make

 

Make yourself at home.

منزل خودتونه،راحت باشین.

Make yourselves comfortable.

راحت باشین.

Close your eyes and make a wish!

چشمات رو ببند و یه آرزویی بکن!

Do I make myself clear?

منظورم رو واضح گفتم؟ /متوجه شدی چی گفتم؟

I know you can make it.

من میدونم تو از پسش برمیای.

You will make a good wife.

زن خوبی میشی.

Did you make it by yourself?

خودت تنهایی انجامش دادی؟

He seems to make nothing of it.

به نظر میرسه هیچی ازش در نمیاره.(به نتیجه ای نمیرسه)

Sulfur is used to make matches.

از گوگرد برای ساخت کبریت استفاده می شود.

I don’t know what to say to make you feel better.

نمیدونم چی بگم تا تو حالت بهتر بشه.(حالت رو بهتر کنم)

If you want to make your dreams come true, keep on trying.

اگر میخوای آرزوهات به واقعیت تبدیل بشه، به تلاش کردن ادامه بده.

It was so noisy there that I couldn’t make myself heard.

انقدر اونجا سر و صدا بود که اصلا نتونستم بشنوم.

I spoke to him in English, but I couldn’t make myself understood.

باهاش انگلیسی حرف زدم اما اصلا متوجه نشدم چی میگفت.

Two wrongs don’t make a right.

اشتباه را با اشتباه جبران نکن.


دانلود فایل همراه با متن صوتی

رمز فایل :wikiwook.ir

کالوکیشن”collocation”

به امید فردای روشن

میتوانید این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

4 دیدگاه در “فعل make و کالوکیشن های آن

    • در کل معنی ساخت رویا رو میده، اما باید جمله کامل رو بنویسد تا معنی دقیق رو بشه بیان کرد.
      مثلا عبارت :
      You can make me dream
      تو میتونی رویای من باشی
      یا مثلا
      You can make me smile
      تو میتونی منو بخندونی یا خنده من باشی

      برای اطلاعات بیشتر میتونید به لینک زیر مراجعه کنید
      https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/make

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *