سلام و دورد به همه همراهان عزیز، سال نو را به همهی شما عزیزان تبریک میگویم امیدوارم که سال خوبی داشته باشید، اولین داستان انگیزشی شماره 90 را با هم میخوانیم امیدوارم از داستان های قدیم آنچه که نیاز است را کسب کرده باشید.
حدیث روز
امام علی (علیه السلام):
إذا أحَبَّ اللهُ عَبْداً رَزَقَهُ قَلْباً سَلِیماً وخُلْقاً قَوِیماً.هر گاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد، قلبی سالم و خویی خوش و معتدل به او روزی فرماید.
متن داستان انگیزشی شماره 90
لحظات زندگی
مردی در حال مرگ بود. وقتی که متوجه مرگش شد فرستاده خدا را با جعبه ای در دست دید.
«وقت رفتنه!»مرد: «به این زودی؟ من نقشههای زیادی داشتم!»
«متأسفم، ولی وقت رفتنه.»مرد : «در جعبهات چی دارید؟»
«متعلقات تو را.»مرد: «متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباسهام، پولهام و …»
«آنها دیگر مال تو نیستند، آنها متعلق به زمین هستند.»مرد: «خاطراتم چی؟»
«آنها متعلق به زمان هستند.
»مرد: «خانواده و دوستهایم؟»
شاید دوست داشته باشید
زمان مسمومیت کودکان با مواد شوینده چه کنیم؟
کودکان دو تا چهار ساله همیشه به سمت بسته بندی های خوش رنگ و لعاب جذب میشوند پس حواستان باشد که این مواد را در دسترس کودک قرار ندهید. سعی کنید این مواد را در یک
«نه، آنها موقتی بودند.»مرد: «پس وسایل داخل جعبه
حتماً تن و بدنم هستند!»
«نه، آنها متعلق به گرد و غبار هستند.»مرد: «پس مطمئناً روحم است!»
«اشتباه میکنی، روح تو متعلق به من است.»مرد با اشک در چشمهایش و با ترس زیاد جعبه را گرفت و باز کرد و دید خالی است!
مرد دلشکسته گفت: «من هرگز چیزی نداشتم؟»
«درسته. تو مالک هیچ چیز نبودی!»مرد: «پس من چی داشتم؟»
«لحظات زندگی مال تو بود. هر لحظه که زندگی کردی مال تو بود.»
خدا همیشه با ماست
امیدوارم سال 1397 برای شما عزیزان سالی پر از مهر و برکت باشد، امیدوارم که سلامتی که بزرگترین نعمت خداست نسیب همه جهانیان شود.
به امید فردایی روشن 🙂
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂