در پست های قبل داستان کوتاه انگلیسی همچون خرگوش و لاک پشت، جوجه اردک زشت، جک و لوبیا سحر آمیز، شنل قرمزی، سیندرلا و دیو و دلبر را خواندیم. امروز داستان انگلیسی کلاغ و کوزه را میخوانیم این داستان درباره ی کلاغی تشنه است که از فرط تشنگی و ترس از بین رفتن فکر به ذهنش می رد و با تلاشش از مرگ نجات پیدا میکند این داستان یکی از داستان های معروف نویسندگان یونانی ازوپ است. این داستان حاوی دو نکته مهم است. اولین نکته این است که احتیاج مادر همه اختراعات است و دومی این است که تلاش باعث موفقیت می شود. این داستان بصورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری به کلمات آخر دقت کنید.
متن انگلیسی داستان انگلیسی کلاغ و کوزه
The Crow and the Pitcher
A Crow, half-dead with thirst, came upon a Pitcher which had once been full of water; but when the Crow put its beak into the mouth of the Pitcher he found that only very little water was left in it, and that he could not reach far enough down to get at it.
He tried, and he tried, but at last had to give up in despair. Then a thought came to him, and he took a pebble and dropped it into the Pitcher. Then he took another pebble and dropped it into the Pitcher. Then he took another pebble and dropped that into the Pitcher.
Then he took another pebble and dropped that into the Pitcher. Then he took another pebble and dropped that into the Pitcher. Then he took another pebble and dropped that into the Pitcher. At last, at last, he saw the water mount up near him, and after casting in a few more pebbles he was able to quench his thirst and save his life.
Little by little does the trick
متن فارسی داستان انگلیسی کلاغ و کوزه
روزی روزگاری یک کلاغ از تشنگی در استانه ی مرگ بود که بر سر یک کوزه ی آب اومد که در ظاهر پر از آب بود. اما وقتی که کلاغ سرش و برد داخل کوزه تا آب بخورد دید که آب کمی داخل کوزه است و هرکار میکند نمیتواند از آن آب بخورد و هرچه هم خودشو بطرف آب کشید بازهم نتونست.
او تمام تلاششو کرد اما نمیشد که نمیشد. همانطور که تشنه و ناراحت نشسته بود ناگهان فکری بسرش زد و یک سنگ ریزه برداشت و داخل کوزه انداخت. بعدش گشت و سنگ ریزه ای دیگر نیز داخل کوزه انداخت. و دوباره هم سنگ ریزه ای را داخل کوزه انداخت. و سنگ ریزه ای دیگر را داخل کوزه انداخت و سنگ ریزه ی بعدی همانطور سنگ ریزه ها را پیدا میکرد و داخل کوزه می انداخت.
در نهایت، او دید که با سنگ ریزه هایی که داخل آب انداخته بود. آب کمی که داخل کوزه بود بالاتر آمده بود و نزدیک او شده بود و دیگر می توانست آب بخورد. او با صبر و فکر و حوصله تونست تنشگی اش را برطرف کند.
معنی لغات داستان انگلیسی کلاغ و کوزه
عبارت انگلیسی | معادل فارسی | مترادف انگلیسی |
Crow | کلاغ | Crow |
Pitcher | کوزه | jug |
beak | منقار | pecker |
despair | ناامیدی | disappointment |
pebble | سنگ ریزه | sand |
dropped | رها کردن | fall |
quench | فرو نشاندن | suppress |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی فایل زیر را دانلود کنید
(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)
به امید فردایی روشن.
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂