زمین گرد است، این جمله را بارها شنیده ایم و سرنوشت بچه هایی را که با بی احترامی با پدر و مادر خود رفتار می کنند را دیده ایم که فرزندانی به همان گونه نسیب آن ها می شود، در این مطلب میخواهیم داستان پسری را تشریح کنیم که با پدرش بد رفتاری کرد و فرزند کوچکش برای آینده آنها همان فکر ها را در ذهن خود می پروراند، ذهنیتی که قطعا در آینده به ضمیر ناخودآگاه سپرده می شود و یک روز بروز می کند. شما را دعوت میکنم تا داستان انگیزشی شماره 84 را بخوانید.
حدیث روز
امام صادق (ع):
إنّ المُؤْمِنَ فی زَمانِ الْقائمِ وَهُوَ بِالمَشْرِقِ لَیَریَ أخاهُ الّذی فی المَغْرِبِ وَکَذا الَّذی فی المَغْرِبِ یَریَ أخاهُ الّذی بِالمَشْرِقِ.
در زمان ظهور قائم (عج)، مؤمن در حالیکه در مشرق زمین ایستاده است قادر است برادرش را در مغرب ببیند و کسی که در مغرب ایستاده می‌تواند برادرش را در مشرق ببیند.
متن داستان انگیزشی شماره 84
پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوه ی چهارساله خود زندگی کند.دستان پیر مرد می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست. پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد.
شاید دوست داشته باشید
تنها لبنیات ها دارای کلسیم نیستند بلکه مواد غذایی دیگری نیز موجود هستند که دارای کلسیم هستند و برای بچه هایی که…
آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!یادمان بماند که :”زمین گرد است…”
خدا همیشه با ماست ❤️
به امید فردایی روشن 🙂
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂