در داستان های قبل هم یکبار درباره‌ی ارزش انسان صحبت کرده‌ایم در این داستان هم یکبار دیگر ارزش بالا و جایگاه بزرگ یک انسان را بررسی میکنیم تا بیشتر قدر خودمان را بدانیم در ادامه شما را دعوت میکنم تا داستان انگیزشی شماره 49 را باهم بخوانیم.
حدیث روز
امام علی (ع):
مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَاءْیِهِ هَلَکَ؛
هر که به رأى خود تکیه زند هلاک شود.
متن داستان انگیزشی شماره 49
ارزش یک انسان
روزی آموزگار خردمندی از شاگردانش پرسید: فکر می‌کنید ارزش یک انسان چگونه معلوم می‌شود. یکی پاسخ داد: ارزش یک انسان به چیزهایی است که دارد.معلم لبخندی زد و گفت : روی زمین چیزی ارزشمند تر از انسان نیست . پس نمی توان ارزشش را بر مبنای چیزی کم ارزش تر از خودش سنجید. ارزش انسان را نمی توان با داشته هایش اندازه گرفت . یکی از انتهای کلاس بلند شد و گفت : ارزش انسان به بزرگی کارهایی است که انجام داده ! معلم گفت : آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست : چون بیخ و بن آنها معلوم نیست !!! آدم ها گاهی کارهای بزرگی انجام می دهند اما با اهدافی حقیر و گاهی کارهای کوچکی انجام می دهند اما با نیّتی متعالی
شاید دوست داشته باشید
اگر دچار درد و گرفتگی عضلات در مفصل می‌شوید و یا مکرر دچار شکستگی و آسیب‌های مربوط به مفصل می‌شوید به‌احتمال‌زیاد استخوان‌هایتان …
آنگاه معلم خود پاسخ گفت: ارزش یک انسان به نداشته‌های اوست. بچه‌ها تعجّب کردند. یکی گفت: پس من از همه با ارزش‌ترم چون چیزی ندارم؛ حتی کفش‌هایم هم برای خودم نیست! همه خندیدند . معلم ادامه داد : ارزش یک انسان به چیزهایی است که ندارد اما برای به دست آوردن آنها تلاش می کند. اگر شما به فکر دست یافتن به یک خانه رویایی بزرگ هستید ارزش شما همان خانه است. و اگر دست یافتن به یک دوچرخه ، یک موتور یا یک ماشین شیک را در سر می پرورانید ، شما به اندازه ی همان خواسته ارزشمندید اما اگر در جستجوی شادی خانواده و محله و جامعه ی خود هستید ارزش شما بسیار بالاتر خواهد رفت.
خدا همیشه با ماست ❤️
به امید فردایی روشن 🙂
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂