در پست های قبل داستان های خواندیم از قبیل قضاوت عجولانه و معجزه در این پست نیز داستان کوتاه انگلیسی پای آقای هری میخوانیم.
این داستان درباره شخصی به نام هری است که پاهای بزرگی دارد. و برای اولین بار به کفاشی میرود که کفش بدوزد که اتفاق دیگری می افتد.
متن انگلیسی داستان کوتاه انگلیسی پای آقای هری
Harry’s feet
One of Harry’s feet was bigger than the other. “I can never find boots and shoes for my feet,” he said to his friend Dick.
“Why don’t you go to a shoemaker?” Dick said. “A good one can make you the right shoes.”
“I’ve never been to a shoemaker,” Harry said. “Aren’t they very expensive?”
“No,” Dick said, “some of them aren’t. There’s a good one in our village, and he’s quite cheap. Here’s his address.” He wrote something on a piece of paper and gave it to Harry.
Harry went to the shoemaker in Dick’s village a few days later, and the shoemaker made him some shoes.
Harry went to the shop again a week later and looked at the shoes. Then he said to the shoemaker angrily, “You’re a silly man! I said, “Make one shoe bigger than the other,” but you’ve made one smaller than the other!”
متن فارسی داستان کوتاه انگلیسی پای آقای هری
پای آقای هری
یکی از پاهای هری از آن یکی بزرگتر بود. او به یکی از دوستانش بنام دیک گفت : من اصلا نمی توانم کفشی با پوتینی اندازه پایم پیدا کنم.
دیک گفت : چرا پیش یک کفشدوز نمیروی؟ یک کفش دوز خوب کفشی اندازه پاهایت می دوزد.
هری گفت : من تا به حال به کفش دوز مراجعه نکردهام. خیلی گران نمی گیرد؟
دیک گفت : نه. بعضی از آنها گران نمی گیرند. یک کفش دوز خوب و نسبتا ارزان در روستای ما هست. این هم آدرس اوست. دیک یک چیزهایی روی کاغذ نوشت و به هری داد. چند روز بعد هری به کفش دوزی روستای دیک رفت و کفشی برای او دوخت.
هفته بعد هری دوباره به مغازه رفت و به کفشهایش نگاه کرد. بعد با عصبانیت به کفش دوز گفت : تو احمقی! من گفتم : کفشی بدوز که یک لنگهاش بزرگتر از دیگری باشد اما تو یکی را کوچکتر از دیگری دوختی.
معنی لغات داستان کوتاه انگلیسی پای آقای هری
عبارت انگلیسی | معادل فارسی | مترادف انگلیسی |
feet | پا | leg |
boots | چکمه | brogan |
shoes | کفش | shoes |
shoemaker | کفاش | cobbler |
expensive | گران | costly |
village | دهکده | country |
cheap | ارزان | inexpensive |
silly | احمق | foolish |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی فایل زیر را دانلود کنید
(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)
به امید فردایی روشن.
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂