در پست های قبل داستان های کوتاه زیادی از جمله طرز فکر ، کاسه چوبی ، قورباغه های زخمی ، را با هم خواندیم در ادامه داستان های کوتاه انگلیسی امروز داستان کوتاه انگلیسی هملت که اثری از شکسپیر است را باهم میخوانیم تا علاوه بر لذت بردن از خواندن این داستان، از فیلسوف بزرگ، با خواندن و گوش کردن به متن انگلیسی این داستان زبان انگلیسی خود را نیز ارتقا بدهیم. در ادامه داستان را باهم میخوانیم.
متن انگلیسی داستان هملت
Hamlet
Many years ago in Denmark there was a prince called hamlet.
One-day hamlet’s father, the king, dies suddenly and hamlet is very sad.
After this hamlet’s mother, Gertrude, gets married again very quickly. She marries her husband’s brother, Claudius, and Claudius is now the king.
“Aargh. How could you do this to me.”
One-night hamlet’s friend, Horatio, tells him that there is a ghost on the castle. It is the ghost of hamlet father’s.
“Claudius killed me with poison. You must punish Claudius for me.”
Hamlet is confused. He doesn’t know if he believes the ghost and he doesn’t know what to do.
Hamlet now acts very strangely. He is mean and angry, and he upset his girlfriend, Ophelia.
“GO away. Leave me alone.”
“Oh, he is so mean.”
One day a group of actors come to the castle and hamlet makes a plan. He asks the actors to change their play. The new play will show a king poisoned like hamlet’s father.
“with this play I will catch the king”
When Claudius watches the play he looks very worried and runs away. Hamlet sees him and he knows the truth.
Claudius is very worried about hamlet now and makes plan with Ophelia’s brother, Laertes.
“You will fight him and we will put poison on the sword and in this drink too.”
Laertes and hamlet fight, Laertes cuts hamlet, but in the fight Hamlet takes Laertes’ sword and cuts him with it too”
“Here, Hamlet, drink this”
“No, thank you, mother I’m not thirsty.”
“no, I don’t”
“it was him. He poisoned us all.”
Finally, hamlet knows he must stop Claudius.
“Aargh. Have this and this”
All the royal family are now poisoned and Hamlet tells his friend that there must be a new king.
“goodbye, my prince.”
متن فارسی داستان هملت
شاهزاده هملت
سالها پیش در دانمارک شاهزادهای به نام هملت زندگی میکرد.
یک روز پدر او که پادشاه دانمارک بود ناگهان میمیرد و هملت خیلی ناراحت میشود.
بعدازآن گرترود مادر هملت، خیلی زود ازدواج میکند، او با کلادیوس برادر شوهرش ازدواج میکند و حالا کلادیوس پادشاه است .
او با خودش میگوید: “چطور توانستی این کار را با من بکنی .”
شبی هوراشیو دوست هملت به او میگوید که روحی در قصر است. او روح پدرش بود .
روح پدر به هملت میگوید: “کلادیوس مرا با زهر مسموم کرد . هملت، تو باید به خاطر من کلادیوس را به سزای کارش برسانی.
او گیج بود. نمیداند که باید حرفهای آن شبه را گوش کند یا نه و نمیداند چه کند.
حالا هملت کارهای عجیبی میکند. بدجنس و عصبانی است و نامزدش اوفیلیا را میرنجاند.
به اوفیلیا میگوید: “از من دور شو . تنهایم بگذار .”
اوفیلیا میگوید: “آه، چقدر بدجنس شده است .”
یک روز یک گروه هنرپیشه وارد قصر میشوند و هملت نقشهای میکشد. او از هنرپیشهها میخواهد نقشهایشان را عوض کنند. نمایشنامه جدید ماجرای پادشاهی است که مثل پدرش مسموم شده است.
با خود میگوید: “من با این نمایشنامه پادشاه را گیر میاندازم.”
وقتی کلادیوس نمایش را تماشا میکند بسیار نگران شده و فرار میکند.او را میبیند و حقیقت را میداند.
حالا کلادیوس نگران خطری است که هملت برایش دارد و با لرتیز برادر اوفیلیا نقشهای میکشد.
کلادیوس میگوید: “تو با هملت مسابقه شمشیرزنی میدهی و ما شمشیر را زهرآلود میکنیم و در جام نوشیدنیاش هم زهر میریزیم.”
لرتیز با او میجنگند.او را خونی میکند اما در حین جنگ، هملت شمشیر لرتیز را میگیرد و با آن، لرتیز را هم خونی میکند.
گرترود به هملت میگوید:”این رو بگیر و بنوش هملت.”
میگوید:” نه ممنون مادر. من تشنه نیستم.”
کلادیوس فریاد میزند: “نه نخورش .”
“خودشه. اون همه ما رو مسموم کرد .”
سرانجام هملت میفهمد که باید کلادیوس را به سزایش برساند.
هملت بهسوی کلادیوس حمله کرده و او را میکشد: “بگیر که اومد . این هم نوش جانت .”
حالا تمام اعضای خانواده سلطنتی مسموم شدهاند و به دوستش میگوید باید کسی پادشاه شود.
دوستش با او وداع میکند: “شاهزاده من بدرود و خداحافظ.”
معنی لغات داستان هملت
عبارت انگلیسی |
معادل فارسی |
مترادف انگلیسی |
Prince |
شاهزاده | lord |
Suddenly |
ناگهان | abruptly |
Quickly |
سریعا | rapidly |
Ghost |
روح | silhouette |
Poison |
سم | venom |
Punish |
تنبیه کردن | reprimand |
Actor |
بازیگر | artist |
Thirsty |
تشنه | athirst |
Sword |
شمشیر | saber |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی فایل زیر را دانلود کنید
(برای شنیدن صوت داستان ، فایل پی دی اف را باز کنید و برروی علامت بلندگو دوبار کلیک کنید تا همراه با متن صدای آن را نیز داشته باشید. موفق باشید.)
به امید فردایی روشن.
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂