در پست های قبل داستان کوتاه انگلیسی همچون خرگوش و لاک پشت، جوجه اردک زشت، جک و لوبیا سحر آمیز، شنل قرمزی، سیندرلا و دیو و دلبر را خواندیم. در مطالب قبل بخش اول داستان راپونزل را مطالعه کردیم، امروز داستان انگلیسی راپونزل بخش دوم را میخوانیم، این داستان درباره ی دختری زیبایی است که توسط جادوگری پلید طی اتفاقاتی در قصری محبوس شده است. این داستان بصورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری به کلمات آخر دقت کنید. همچنین این داستان بخش بندی شده است و بخش های بعدی در آینده انشاا… گذاشته میشود.
قبل از مطالعه این داستان روش های یادگیری زبان در مطالب قبل را مطالعه کنید.
نکته: فیلم و صوت داستان بصورت کامل میباشد.
متن انگلیسی داستان انگلیسی راپونزل بخش دوم
Rapunzel
The evil witch spoke in a nicer voice, “Ok, well if you are speaking the truth, then I will allow you to take all the food your wife and you can eat, but on one condition. When you have a child, you must give her to me. I will raise her like I were her mother and she will be very well taken care of.”
The man was still terrified of the evil witch and since he knew his wife must have food to eat he agreed to give his first child to the witch. A few years passed and the man and his wife had a baby girl. They kept her hidden away in the cottage so that the evil witch did not see her and would not take her away. The man and woman sang their baby daughter lullabies and read her stories. They loved their girl very much.
The man and woman did not know that the evil witch could see them from her castle. She watched them each day play with their daughter. Finally, one day the evil witch came to their cottage and knocked on the door.
“This little child belongs to me now!” the witch said in a snarling voice. “I shall now take her to live with me in my castle and I will name her Rapunzel.”
Saddened, the man and his wife let the evil witch take their daughter away as the man had promised. Years went by and Rapunzel was well taken care of as the evil witch said she would be. She had grown up to become one of the most beautiful little girls ever seen
متن فارسی داستان انگلیسی راپونزل بخش دوم
جادوگر پلید این بار با صدایی مهربانتر گفت: ” باشه، اگه راستشو بگی من اجازه میدم که از همه غذاهای اینجا برای همسرت برداری و حتی خودتم بخوری اما به یک شرط، که وقتی بچه دار شدید باید او را بمن بدید و من اون رو درست مثل بچه خودم بزرگش کنم.”
مرد همچنان در حالت ترس بود و ازآنجایی هم که به همسر گشنه اش فکر میکرد قبول کرد که اولین فرزندش را به جادوگر بدهد. چند سال از این واقعه گذشت و مرد و همسرش صاحب بچه ی دختری شدند. آنها بچه را در کلبه مخفی کرده بودند بنابراین جادوگر پلید نمیتونست اون رو ببینه و از آنها بچه رو بگیره. مرد و همسرش برای بچه دخترشون آواز و لالایی و داستان میخواندند و اون دختر کوچولوی شیرین رو بشدت دوست داشتند.
مرد و خانومش نمیدانستند که جادوگر میتواند که از قصرش آنها را ببیند. جادوگر هر روز آنها را میدید که دارند با دخترشان بازی میکنند. سرانجام یک روز، جادوگر به آنها رفت و دَر زد. جادوگر با صدایی خشن و ناراحت گفت: ” از الان ببعد این بچه ی کوچک مال من است.” و ادامه داد: ” من این دختر را باید با خود ببیرم که در قصر من زندگی کنه و اسم او را راپونزل میذارم.”
متاسفانه، از آنجایی که مرد قول داده بود اجازه دادند که جادوگر پلید راپونزل رو با خودش ببره. سال ها سپری میشدند
و جادو گر همونطور که گفته بود از راپونزل نگهداری میکرد. او بزرگ شد و تبدیل شد به زیباترین دختری که تا حالا دیده
شده بود.
معنی لغات داستان انگلیسی راپونزل بخش دوم
عبارت انگلیسی | معادل فارسی | مترادف انگلیسی |
lullabies | لالایی ها | cradlesong |
condition | شرط | provision |
cottage | کلبه | cabin |
Saddened | غمگین | regretful |
برای شنیدن تلفظ صحیح متن داستان انگلیسی راپونزل بخش دوم فایل زیر را دانلود کنید
دانلود فایل PDF همراه با صوت بخش اول
دانلود فایل PDF همراه با صوت بخش دوم
(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)
به امید فردایی روشن
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂