در ادامه یادگیری لغات به یادگیری کلمات کرمانجی جدیدتری از این گویش میپردازیم :
کلمات کرمانجی : دِراو
معادل فارسی : پول درا میگویند
معادل انگلیسی : Money
پول را میگویند بنا به گفته ی بزرگان سختی چشیده ، از او عزیزتر در دنیا وجود ندارد اما همانگونه که از او عزیزتر نیست از او خطرناکتر نیز موجودی نیست.
گاهی پول را پَره نیز میخوانند.
معادل آن در جمله کرمانجی: دِراو کارگر خوارِن خوا تِنهَ
معنی جمله : پول کارگر خوردن نداره
کلمات کرمانجی : زِراو
معادل فارسی : نازک را میگویند
معادل انگلیسی : Fragile
چیزی باریک را گویند که ضعیف باشد ، و جمله ای معروف است که میگوید طناب از جای باریک پاره می شود.
معادل آن در کرمانجی : موی رند موی زِراوَ.
معنی جمله : موی خوب موی نازک است .
کلمات کرمانجی : دالان
معادل فارسی : ایوان
معادل انگلیسی : Balcony
ایوان خانه را گویند که در ایام بهار و تابستان بیشتر از آنها استفاده میشود و بارگاه شاهی نیز ایوان میدانند چون ایوان خسروانوشیروان در مدائن.
معادل آن در جمله کرمانجی : وَرَ هَنی لَ سَر دالانِ چای وَ خُونی
معنی جمله : بیا بریم بر روی ایوان و چای بخوریم.
کلمات کرمانجی : سالان
معادل فارسی : سال ها
معادل انگلیسی : Years
سالان به معنی سالهای دراز است و چند چشمه ای نیز با این نام در اطراف بجنورد هست که از همه معروفتر آن چشمه ی سالیان در دامنه شمالی کوه آلاداغ است که تاریخ آن برمیگردد به پدر نگارنده که با زمینش خریداری کرده است و قسمتی از آن را وقف نموده است.
معادل آن در جمله کرمانجی : لَ ناو سالان دُو چِقَس شکسته دَوی.
معنی جمله : در بین سال ها چقدر شکسته می شوی.
کلمات کرمانجی : دِ
معادل فارسی : مادر راگویند
معادل انگلیسی : mother
مادر را گویند ، که در جهان معنوی و طبیعی مقام ارزنده ای را داراست و بگفته بعضی از بزرگان بهشت در زیر پای همین فرشته های زمین هستند.
بکارگیری در جمله کرمانجی : دِ تاجِ سَرِ مِنو رَفشِ مالِ مِنو
معنی جمله : مادر تاج سر من و زیبای خانه من است
آیندک رِند ساوَ را آرزومندم .
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂