داستان کوتاه انگلیسی قورباغه های زخمی اشاره به این دارد که بخاطر شادی و نشاط خود همدیگر را مورد تمسخر قرار ندهیم و سعی کنیم در هر محیطی احترام به یکدیگر را فراموش نکنیم و به جمله “باهم بخندیم و به هم نخندیم” پای بند باشیم. با خواندن این داستان علاوه بر افزایش فهم زبان انگلیسی خود ، میتوانید این خصیصه خوب را نیز در خود بپرورانید.
همچنین میتوانید فایل متنی داستان کوتاه انگلیسی قورباغه های زخمی را همراه با صوت فایل در ادامه دانلود کنید.
متن انگلیسی داستان کوتاه انگلیسی قورباغه های زخمی
In the name of the most compassionate
Injured frogs
One of the men in the village invited his friends over for lunch. He had a big family, many children and grandchildren. A long table was placed in the middle of the garden and there were many kinds of fruit and food on it.
The children got busy, on the bank of a small river next to the garden, throwing stones to the frogs, injured them and having fun.
To make the atmosphere happy and friendly, the man started cracking jokes. He was telling his servant that he would punish him for not being as good, and that him won’t pay him this month, and then started making fun of his wife, mocking her and then roaring with laughter.
One of the man’s friend was really bothered. He told the man if he could ask the children not the hurt the frogs, and that if it was okay for him not to tease people and respect others, no matter they were present in the party or not.
The man was got annoyed by his friend’s requests and attitudes. “ you’re not much of humorous person are you? Don’t feel like having fun much, huh?” he said irritated. His friend smiled bitterly and said: “unlike what you said, I believe in real joy and having high spirits.”
Those children, they’re throwing stones for fun, but those frogs are getting hurt and dying for real, and for no reason!”
“Your servant will be downhearted and worried at least until tomorrow, because of that thing you said to him, just to be funny. Your wife tolerates your sting only because she doesn’t want you to get mad. It’s her bitter, embarrass smile that unveils her true feeling. Your children, afraid to get exposed to your “humor”, keep their distance from you.”
“You recklessly say something for fun and others get hurt for real. Tell me, what’s the fun and joy in that and I’ll laugh with you!” the man’s friend said and got up. He left party right away and went home.
And that man thinks to friends speak and then be ashamed for his behavior and apologize from wife and other person in that party.
متن فارسی داستان کوتاه انگلیسی قورباغه های زخمی
به نام خداوند بخشنده مهربان
قورباغه های زخمی
یکی از مردان دهکده دوستانش را برای صرف ناهار به باغ بزرگ خود دعوت کرده بود. این مرد دارای زن و فرزندان و نوه های زیادی بود. میزی بزرگ وسط باغ برپا شده بود و روی آن انواع غذاها و میوه ها قرار داشت.
بچه ها و نوه های مرد، در کنار نهر کوچکی که در کنار باغ قرار داشت به قورباغه ها سنگ میزدند و از زخمی کردن آنها لذت می بردند.
و مرد هم برای شاد کردن محیط به طور دائم با خدمتکاران و زن فرزند خود شوخی میکرد. مثلا به خدمتکار خود میگفت که فردا اورا به سختی ادب خواهد کرد و حقوق این ماهش را قطع خواهد کرد ویا رفتار همسر خود را مسخره میکرد و از رفتار خنده دار گذشته همسر خود یاد میکرد و با صدای بلند میخندید. همچنین بچه ها دست مینداخت و آنها را بخاطر سکه و شیرینی به جان هم مینداخت و خلاصه با روش های شوخ و خنده دار خود سعی میکرد مجلس گرمی کند.
یکی از دوستانش با حالت آزرده ای، آرام به مرد گفت که به بچه ها بگوید به قورباغه ها سنگ نزنند و خودش هم مراعات کلامش را بکند و با شخصیت و حرمت انسان های غایب و حاضر در مجلس شوخی نکند.
مرد که از رفتار دوستش دلخور شده بود ، با ناراحتی گفت :” به نظر می رسد با شوخی و خنده میانه خوبی ندارید و غم و غصه را بیشتر ترجیح میدهید؟” دوستش با لبخندی تلخ زد و گفت:” اتفاقا برعکس من طرفدار شادی و نشاط واقعی ام. “
آن کودکان شوخی شوخی دارند سنگ میزنند ، اما آن قورباغه ها بی دلیل جدی جدی دارند میمیرند !
“آن خدمتکار از همین الان تا فردا به خاطر تهدیدی که تو به شوخی به او گفتید ، به طور جدی غمگین و افسرده شده است. این همسر تو هم بخاطر اینکه تو خشمگین نشوی، شوخی های آزار دهنده تورا تحمل میکند و با لبخند تلخ و شرمگینش غم درونی خود را برملا میسازد.بچه ها هم از زخم زبان های تو هراسان اند و دائم سعی میکنند از تو فاصله بگیرند.
تو شوخی شوخی چیزی میگوی و بقیه بطور جدی جدی آزار میبینند. تو به من بگو کجای این گونه شوخی کردن مایه شادی و نشاط است تا من هم با تو بخندم!” دوستش این را گفت و بلافاصله مجلس را ترک کرد و به منزل خود بازگشت.
مرد نیز به صحبت های دوستش فکر کرد و از رفتار خود شرمسار شد و از همه افراد و همسر خود در آن مجلس بابت رفتارش معذرت خواست.
کلمات سخت و کلیدی داستان کوتاه انگلیسی قورباغه های زخمی
انگلیسی |
معادل فارسی |
مترادف |
متضاد |
Irritate |
عصبانی کردن |
Enrage |
Peace |
Bitter |
تلخ |
Virulent |
Sweet |
Spirit |
روح ، جان |
Ghost |
Apathetic |
Downhearted |
افسرده ، دلشکسته |
Gloom |
Happy |
Tolerate |
تحمل کردن |
Endurance |
Intolerable |
Embarrass |
خجالت کشیدن |
Shame |
Brassy |
Unveil |
آشکار ساختن |
Manifest |
irony |
Reckless |
بی اعتنا |
Inattentive |
Attentive |
Ashamed |
خجالت کشیدن |
Embarrass |
Brassy |
cracking jokes |
مسخره کردن |
Making joke |
Respect |
Mock |
تمسخر |
Scoff |
Respect |
Respect |
احترام گذاشتن |
Regard |
Mock |
Humorous |
خنده |
Laugh |
Sad |
Lunch |
ناهار |
Dine |
– |
Children |
بچه ها |
Chit |
– |
Grandchildren |
نوه ها |
Grand chit |
– |
River |
رودخانه |
Strand |
– |
Throw |
پرتاپ کردن |
Drop |
– |
Stone |
سنگ |
Rock |
– |
Atmosphere |
فضا |
Space |
– |
Servant |
خدمتکار |
Damsel |
– |
Punish |
تنبیه کردن |
Penalize |
– |
Roar |
داد زدن |
Bawl |
– |
Bother |
جوش زدن، نگران شدن |
Breakout |
– |
Annoy |
دلخور کردن ، ناراحت شدن |
Trouble |
– |
Attitudes |
گرایش حالت |
Tendency |
– |
Apologize |
معذرت خواهی کردن |
Excuse |
– |
Butterfly |
پروانه |
Pass |
– |
Invibte |
دعوت کردن |
Bid |
– |
My dearest god! I don’t want to hurt anybody Give me such a delicacy so that the butterflies think me a flower.
خدایا! نمیخواهم کسی را بیازارم ، آنچنان لطافتی بمن ده که پروانه ، گلم پندارد.
دانلود متن فایل همرا با صوت داستان
رمز فایل :wikiwook.ir
به امید فردایی روشن.
داستان کوتاه انگلیسی “بیسکویت های سوخته”
من می توانم…
روزهای زیبا در راه است…شرایط نمی تواند من را متوقف کند…
به امید فردایی روشن 🙂