داستان انگلیسی راپونزل بخش اول

در پست های قبل داستان کوتاه انگلیسی همچون خرگوش و لاک پشت، جوجه اردک زشت، جک و لوبیا سحر آمیز، شنل قرمزی، سیندرلا و دیو و دلبر را خواندیم. امروز داستان انگلیسی راپونزل بخش اول را میخوانیم این داستان درباره ی دختری زیبایی است که توسط جادوگری پلید طی اتفاقاتی در قصری محبوس شده است. این داستان بصورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری به کلمات آخر دقت کنید. همچنین بخش اول داستان را باهم میخوانیم بخش های بعدی در آینده انشاا… گذاشته میشود.

برای مطالعه این داستان روش های یادگیری زبان در مطالب قبل را مطالعه کنید.

نکته: فیلم و صوت داستان بصورت کامل میباشد.

متن انگلیسی داستان انگلیسی راپونزل بخش اول

Rapunzel

Once upon a time there lived a man and a woman in a tiny cottage in the woods. Behind their house was an enchanted garden with the most beautiful flowers, plants and vegetables. The garden was surrounded by a high wall and no one dared to go in because it belonged to an evil witch. The husband and wife’s garden was small and the soil was rocky. They were very poor and could barely grow enough food to eat.

Each day they longed to go into the enchanted garden to gather some food to eat. One day the man could not stand it anymore and climbed over the wall and into the garden to gather some vegetables and fruits to bring back to his wife. His wife loved it and so each day she sent her husband back into the enchanted garden to gather even more food to bring back to her.

But one day, when he climbed over the wall, he became very frightened. The evil witch was standing there right in front of him. “How dare you come into my enchanted garden and steal my food!”, she said angrily.

The man’s voice trembled, “I am sorry, but my wife and I were very hungry and saw that your garden had so much food to offer. My wife would have died if she did not have something to eat. Please, if you let me go, I promise not to take anymore.”


متن فارسی داستان انگلیسی راپونزل بخش اول

روزی روزگاری خانواده ای در کلبه ای کوچک میان جنگل زندگی میکردند. در پشت خانه ای آنها باغی طلسم شده ای وجود داشت که پر از گل های زیبا و گیاهان، سبزیجات بود. باغ در محاصره ی دیوار های بلند بود و کسی جرات رفتن به آن باغ را نداشت زیرا این باغ متعلق به جادوگر پلیدی بود. این زن و شوهر بسیار فقیر بودند و به سختی میتوانستند غذایی برای خوردن در این باغ که خاکش سفت و سنگی بود پرورش بدهند.

Related Post

آنها هر روز دوست داشتند که به آن باغ طلسم شده برای خوردن غذا بروند. یک روز مرد دیگر نتوانست صبر کند و از دیوار بالا رفت تا بتواند مقداری میوه و سبزیجات برای خودش و همسرش بیاورد. خانوم از این کار مرد خوشش آمد و او را هرروز به باغ میفرستاد تا غذای بیشتری برای خوردن بیاورد. اما یک روز، هنگامی که مرد میخواست وارد باغ بشود خیلی ترسید زیرا جادوگر پلید و شیطان صفت درست مقابل او ایستاده بود و با عصبانیت تمام گفت: ” چطور جرات کردی که به باغ من بیایی و غذا های منو بدزدی؟”

مرد با صدای لرزان جواب داد: ” خیلی معذرت میخوام خانوم، ببخشید، اما من و همسرم خیلی گشنه بودیم و باغ شما غذاهای زیادی برای خوردن داشت، همسرم اگه غذا نخوره میمره خواهش میکنم منو ببخش، اگه اجازه بدی من برم قول میدم که دیگه این ورا پیدام نشه”.


معنی لغات داستان انگلیسی راپونزل بخش اول

عبارت انگلیسی معادل فارسی مترادف انگلیسی
cottage  کلبه  shanty
enchanted  طلسم کردن  spell
soil  خاک  dust
frightened  وحشت زده  confused
trembled  لرزید  shake
promise  قول  word
barely  به سختی  hardly

برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی فایل زیر را دانلود کنید

دانلود فایل PDF همراه با صوت بخش اول

دانلود فایل صوتی داستان

(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)

به امید فردایی روشن

میتوانید این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط